الحاج عبدالله خادم ايميل khadem555@gmail.com

۲۸ آذر ۱۳۹۱

دوستان امروزی


                                         دوستان امروزی  

دوستان امروزی از پاس نمک دم میزنند
مدتی این طبل دوستی سخت محکم میزنند
هرزمان از بذل و بخشش درمیان آید سخن
هرکدام لاف سخاوت  همچو حاتم میزنند
رفت و آمد مینمایند مدتی باهمدیگر
چند پلو باهم به بزم شادی و غم میزنند
از راه تقوا و دینداری ندارند صحبتی
صبح وشام باهم دم از دینار و درهم میزنند
بشنو از خادم که این دوستی نباشد پایدار
عاقبت دیدم سر یک لقمه برهم میزنند

استاد عبد الله خادم

سرنوشت جنجالی


                       سرنوشت جنجالی
خدا مارا به جنجال آفریده
کج و تیز همچو منگال آفریده
به میدان عمل در زنده گانی
به مثل توپ فوتبال آفریده
برای دیگران نعمت فراوان
بما روزی به مثقال آفریده
مدام حیران و سرگردان به عالم
چنان گندم به غربال آفریده
براه وحدت وصلح و تمدن
زکشور ها به دمبال آفریده
همیشه پیرو تقلید بیجا
زفرهنگ دور و ابدال آفریده
نداده بخت و تالع روز اول
فقط برگشته اقبال آفریده
نکردیم توبه ای از صدق دل خادم
به هچو شوم اعمال آفریده

واکسیناسیون



              واکسیناسیون
هرکه طفل خیش واکسین میکند
فارغ از امراض رنگین میکند
هم چنان از سرخکان و دیفتری
هم زتیتانوس تضمین میکند
پیش از آنکه طفل او گردد فلج
با دو قطره دفع پیشین میکند
هرکه میخاهد حیات طفل خود
انچه خادم میگوید این میکند

ای پول



ای پول

چه چیزی و از کدامین جای ای پول
به هر جا مایه غوغای ای پول
به اطراف و اکناف جهان نیز
چنان مشهور وبی همتای ای پول
خدا آسان کند چون مشکلی را
تو هم مشکل گشای مای ای پول
تو میباشی کلید آرزو ها
فقط از عالم بالای ای پول
پسر را از پدر مادر ز دختر
بسی دیدم جدا میسازی ای پول
تو یوسف را به آن صورت خریدی
یقینا از همه زیبای ای پول
براه حق ترا هرکس که مصرف نماید
مایه فردای ای پول
زخادم پذرای نماید
ولی افسوس که کم پیدای ای پول